loading...
پایگاه آموزشی تفریحی کمپنا
ali بازدید : 810 یکشنبه 12 بهمن 1393 نظرات (0)

 

sms عاشقانه, جملات عاشقانه, عاشقانه ها, sms جدید

عشق یعنی پاک بودن در فساد / آب ماندن در دمای انجماد . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

در شادی من شریک باش ای ساعت / در فکر لباس شیک باش ای ساعت

تعجیل بکن ، دلم برایش تنگ است / کم عاشق تیک و تاک باش ای ساعت . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بقیه درادامه مطلب.......

AliManouchehri بازدید : 326 جمعه 02 اسفند 1392 نظرات (0)

sms جديد اس ام اس عاشقانه غمگین مخصوص دخترانه و پسرانه سا

غمگین

 

ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ . . .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﯾﮏ جایی
به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ
ﺑﺮمبگردد !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ !
ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ !
::
::
هیس …
حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام
بگو کسی حرفی نزند
بگذار لحظه ای آرام بگیرم …

خیال باطل

 

milad بازدید : 2226 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

رمان بادیگارد (فصل اول)

 

خلاصه داستان: درمورد دختریه که بخاطر شغل باباش همیشه بادیگارد همراهشه. ولی دختر از سر لجبازی با پدرش بادیگاردها رو میپیچونه یا فراریشون میده.

نوع رمان: عشقولانه، طنز، پلیسی.

نویسنده: Shaloliz

rafinezhad بازدید : 1534 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

رمان تقاص (فصل اول)

http://dl.negahdl.com/my%20file/taghas(negahdl.com).jpg

 

سالها پیش … وقتی هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودم حوادثی رخ داد که تاثیرش را مستقیم روی زندگی من و تو گذاشت … شاید هیچ کس تصورش را هم نمی کرد یک عشق اتشین در گذشته باعث یک عشق اتشین دیگر در آینده شود … اما به خاطر زهری که گذشتگان از عشق چشیدند عشق ما نیز باید طعم زهر به خودش بگیرد … باید تقاص پس بدهیم … هم من هم تو … تقاص گناهی که نکردیم … تو به من استواری را یاد بده! من شکننده ام … من از جنس بلورم … من لطیفم … نگذار بشکنم … برای شکستنم زود است! دستم را بگیر … تنهایم نگذار … نگذار این تقاص بی رحمانه روحمان را به کشتن بدهد … نگذار … بگذار این زنجیره گسسته را من و تو پیوند بزنیم … بگذار این کینه ها را از بین ببریم … بیا با هم باشیم که تو از منی و من از تو … تو نیمه دیگر وجودمی … کسی هستی که قبل از دیدنت می شناختمت … حست می کردم … با من بمان … این تقاص حق من و تو نیست … هیچ وقت باور نمی کنم که بلور وجودت شکسته باشد … همان خورده شیشه ای که بقیه می گویند را تو نداری … نه نداری … منم ندارم … نمی خواهم باور کنم که تو وسیله ای شدی برای تقاص پس گرفتن … نگو که دارم خودم را گول می زنم! شاید تو خودت خواستی … شاید هم نه! شاید فولاد آب دیده شدی زیر بار غم این عشق … بین دو راهی و تردید گیر افتاده ام … بین مرد بودن و نامرد بودن تو … کمکم کن … این راه که می روی به ترکستان است … شاید هم نه … قسمت است … هر چه که هست من خود را به دست تو می سپارم … تو برو و مرا بکش به هر سو که دوست داری … من را با قسمتم پیوند بزن و خودت را با ….

 

چه خلاصه ای شد! کل رمان توش گنجونده شده ها! اما نیاز به اندکی تاملات داره

 

milad بازدید : 493 شنبه 26 بهمن 1392 نظرات (0)

رمان نیما (فصل اول)

خلاصه داستان: نیما دختر ی که خودشو به شکل یه پسر در میاره تا خرج خودشو تو این دنیای بیرحم در بیاره و دینشو به عموش که اونو بزرگ کرده ادا کنه و ...
milad بازدید : 569 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)

رمان چشم هایی به رنگ عسل (فصل اول)


خلاصه رمان : شیدا دختری بسیار جذاب است از خانواده ای مرفه. وی به دلیل نامزدی با محسن یکی از افراد یک باند قاچاق که قصد سواستفاده از او را داشته چند ماه را در آسایشگاه روانی گذرانده است. پس از بهبود نسبی دکتر روان پزشکش به او توصیه میکند در جایی مشغول به کار شود. او در یک شرکت به عنوان مسئول بایگانی مشغول به کار می شود. در این بین فرزاد متین رئیس شرکت کم کم درگیر عشق شیدا میشود ولی شیدا نسبت به تمام مردان با دیده شک و تردید می نگرد…

نویسنده:زهراکلهر

بریدبخونیدمنتظرنظراتتون هستمااااااااااااااااااااا

milad بازدید : 1314 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)

رمان یکبار نگاهم کن (فصل اول)

نت.jpg

 

خلاصه رمان : در مورد دختری ۱۵ ساله است به نام ترنج که شیفته دوست برادرش ارشیا میشه اما ارشیا اصلا اونو جز ادم ها حساب نمیکنه ...  

شاید بگم بعد عمری قشنگترین رمانی بود که خونده بودم .. نه م.ا.چ و ب.و.س.ه داشته نه م.ش.ر.و.ب کوفت و زهرمار یه رمان قشنگ و پر از شیطنتت و کل کل و همچنین آرامش !

milad بازدید : 1229 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)

رمان گناهکار(فصل اول)

گناهکارِ قصه ی ما یه مردِ..آرشام..مردی که به ظاهر خودش رو گناهکار نمی دونه..ولی..
حِرفه ش چیه؟..زورگیری؟!..باج گیری؟!..کلاهبرداری؟!..یا..
گناهش خلافه یا خلافش گناه؟..شاید هم هر دو..
گناهکارِ قصه ی ما دل داره؟!..وجدان داره؟!..من که میگم داره..ولی اگر دل داره و وجدان حالیشه پس چرا شد گناهکار؟!!..
چی شد که آرشام این مسیر رو تو زندگیش انتخاب کرد و تهش رسید به اینجا که این اسم شد لقبش؟!لقبی که خودش به خودش داد ولی کسی جرات نداشت اونو گناهکار بخونه..
این قصه از کجا شروع شد؟!..شاید از اونجایی که آرشام فهمید توی این دنیای بزرگ بین این ادمای دوراندیش و ظاهربین یا باید درّنده باشی یا بذاری اونا تو رو بدرن..
آرشام توی زندگیش یک هدف داره..هدفی که براش بی نهایت مهمه..خیلی ها رو برای رسیدن به این هدف از سر راهش بر می داره..
ایا عشق به سراغش میاد؟!.. مردی که حتی از اسمش هم فراریه..کسی که همیشه به عشق پشت پا زده و اون رو مزاحم تو کارش می دونه می تونه عاشق بشه؟!..
دلارام دختری پر از شور و احساس..درست نقطه ی مقابلِ مردی سرسخت از جنس غرور..این دختر چطور وارد زندگی آرشام میشه؟!..از راه عشق یا..
دختری که به هیچ عنوان حاضر نیست تو زندگیش حرف زور بشنوه و همیشه با زبون تند و تیزش از خودش دفاع می کنه..دختری که نترس نیست ولی لفظ قوی داره..
و اما شغل گناهکارِ ما چیه؟..به گناهش مربوطه؟..
خودش همیشه میگه :اسمم گناهکار..رسمم تباهکار..
پس......

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    دوست دارید بیشتر چه مطالبی در سایت قرار بگیره؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4105
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 35
  • تعداد اعضا : 107
  • آی پی امروز : 272
  • آی پی دیروز : 457
  • بازدید امروز : 422
  • باردید دیروز : 1,099
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 6,205
  • بازدید ماه : 6,205
  • بازدید سال : 135,331
  • بازدید کلی : 20,123,858