خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی میکردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات...
داستان کوتاه عبرت آموز و رمانتیک
داستان زیبا در مورد پدر
داستان زیبای وصیت نامه مرد پولدار
داستان کوتاه پسر شرور
![پسر شرور](http://dl.topnaz.com/2013/05/%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B1.jpg)
داستان زیبای پنجره بیمارستان
-داستان کوتاه و زیبای بهشت و دوستان/
داستان کوتاه و جالب و خواندنی در مورد ثروتمند بی پول
داستان هوش ایرانی و هوش آمریکایی
داستان کوتاه فوق العاده زیبا با نام معنای دوست داشتن واقعی
داستانی فوق العاده تاثیر گذار از عشق مارمولک ها به همدیگر …
داستانی که در زیر نقل می شود یک داستان کاملا واقعیست که در ژاپن اتفاق افتاده است:
داستانی تاثیرگذار از مرد ثروتمندی که نتوانست وصیت نامه خود را کامل کند اما
مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگیاش رسیده بود،کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد:
مرد زشت رویی که با گفتن یک جمله باعث شد تا دختر زیبا با او ازدواج کند.
موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و..
یک تاجر آمریکایى نزدیک یک روستاى مکزیکى ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیرى از بغلش رد شد که توش چند تا ماهى بود!
طنز : زن شیطان رو هم درس میده قبول داری که ؟!!!…….
زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا ۳ روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و
گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟
( داستان کوتاه عاشقانه )
لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟