استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
اگه با باخت هیچی از ارزشهای ما کم نمیشه پس با بردن هم هیچی به ارزشهای ما افزوده نمیشه ! والا …
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
بیچاﺭﻩ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ، ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻧﻘﺪ ﺩﺳﺘﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﻭ
ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻪ، ﺍﺯ ﻗﺎﺭﭺﺧﻮﺭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﯿﻠﻢ
ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﺎﺯﯼ… |:
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
اسپری خریدم روش نوشته مخصوص دفع حشرات مزاحم
تازه فهمیدم که یه سری حشراتم هستن که مراحِمن
حالا موندم واسه اونا چی بخرم که اذیت نشن!
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
اعتراف می کنم تو تاکسی نشسته بودم
نزدیکای مقصد به جای اینکه بگم ممنون پیاده می شم بلند گفتم :خسته نباشید!!!
اینقدر تابلو بود دیگه نتونستم کاری کنم جز اینکه سریع پیاده بشم!!!
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
زنگ زدم ایرانسل به اپراتور میگم میشه دیگه به من پیام ندین….؟ خانومه میپرسه :چرا؟؟؟ با یه لحنی سوال کرد که دیگه نتونستم چیزی بگم. ازش معذرت خواستم قطع کردم
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
اگه میشد از خروپوف برق تولید کرد
الان بابام یه نیروگاه هسته ای محسوب میشد:|
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
دیروز یه دختر رو تو خیابون بدون شال یا روسری با تیشرت دیدم، تا اومدم تعجب کنم دوستش بهش گفت سعید بریم
)
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ ﭘﻮﻝ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻣﯿﮕﻪ: ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟!
ﺁﺭﻩ ﺳﻠﺎﻡ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ خونواده ﺑﺮﺳﻮﻥ
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
یه دوست داشتم اصلا اهل درس خوندن و تقلب و رسوندن و این سوسول بازیا نبود،
شب قبل امتحان یه چاقو میذاشت جیبش و میرفت دم خونه ی استاد.
خدا حفظش کنه،
مهندس قابلیه الان
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
دیشب خواب دیدم بابام با کاپشن وسط سونا نشسته…
از یکی پرسیدم جریان چیه؟؟؟
گفت : این عذاب روزهایی که بابات وسط چله تابستون کولر رو خاموش میکرد
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
تاحالا شده جونتون به لبتون رسیده باشه
یه بار جون من به لبم رسید تف کردمش بیرون
هیچی دیگه الان صدای منو از اون دنیا میشنوین
بعله…
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
داشتم گیلاس میخوردم دیدم یه عده کرم دسته جمعی دارن فرار میکنن!!!
فکر کنم یه سری از اقوامشون الان تو معده من باشن !
B-)
.
استاتوس های خنده دار مرداد ۹۲
.
یه دختر دایی دارم، تازه ۶ سالش شده… دیدم یه گوشه نشسته، تو فکره…
رفتم بهش گفتم چی شده عزیزم؟!
گفت بنظر تو وقتی عاقد ازم پرسید آیا بامهریه ۱۳۸۵سکه وکیلم من بگم با اجازه پدر و مادرو بزرگترا بله یا نه سریع بگم بله؟!!!!!!!