loading...
پایگاه آموزشی تفریحی کمپنا
میلاد بازدید : 2170 شنبه 05 اسفند 1391 نظرات (0)

41efd689ce762c4d05b9260f0b6157c82 داستان کوتاه عاشقانه و احساسی ۹۲

 

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا ۳ روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و
گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟
( داستان کوتاه عاشقانه )
لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    دوست دارید بیشتر چه مطالبی در سایت قرار بگیره؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4105
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 147
  • تعداد اعضا : 107
  • آی پی امروز : 465
  • آی پی دیروز : 435
  • بازدید امروز : 1,717
  • باردید دیروز : 971
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 1,717
  • بازدید ماه : 13,601
  • بازدید سال : 142,727
  • بازدید کلی : 20,131,254